دو راز مهم زبان آموزان برتر قسمت دوم
نوشته شده توسط : farshad

اما انگار هر چه بیشتر تلاش می کرد اوضاع بدتر می شد. هیچ یک از این ترفندها به صحبت کردن روان و راحت کمترین کمکی به او نکردند! هر چه که می خواند اصلا متوجه نمی شد. حتی قادر به فهمیدن تلفظ و لهجه مردم کره نمی شد و اصطلاحات و گویش هایی را که آنها در مکالماتشان به کار می بردند را نمی فهمید. به شدت می ترسید دهانش را برای صحبت کردن باز کند و بیشتر برای آنکه وانمود کند متوجه صحبتهای افراد می شود سرش را تکان می داد.
چند کلمه ای هم که به سختی حفظ کرده بود موقع صحبت کردن از ذهنش می پریدند. هنگام صحبت ناچار می شد به سختی کلمات را در ذهنش مرتب کند و آهسته جملاتی شکسته و غلط را سر هم کند.
او در فهمیدن صحبت های سریع، لهجه های نا مفهوم و اصطلاحاتی که کره ای ها هنگام حرف زدن به کار می بردند به شدت دچار مشکل بود. هنگام شنیدن لطیفه ها سعی می کرد وانمود کند که مفهومشان را فهمیده و خنده ای مصنوعی بر لبان خود بنشاند.
با هر کسی صحبت می کرد ناچار می شد بخاطر تلفظ اشتباه، جملاتش را دوباره تکرار کند. خلاصه این قدر از این وضع عصبانی، خجالت زده و احساس حماقت می کرد که کم کم به این باور رسیده بود که هیچ وقت نخواهد توانست روان و بی وقفه به زبان کره ای حرف بزند…
حالا ببینیم تنها دلیلی که باعث می شد حمید نتواند به صورت روان و بی وقفه صحبت کند چه بود؟
یک روز در اوج نا امیدی وقتی در حال قدم زدن در پارک بازی بچه ها را تماشا می کرد، ناگهان همه چیز برایش روشن شد. مشکل حمید در یادگیری زبان کُره ای، او نبود. او به این دلیل نمی توانست صحبت های کُره ای ها را خوب بفهمد و خوب صحبت کند چون دقیقا مانند یک فرد کُره ای نبود.
بچه ها همه چیز را به کُره ای یاد می گرفتند اما او داشت کُره ای را از طریق زبان مادری یعنی فارسی یاد می گرفت و همیشه سعی می کرد قبل از صحبت کردن جملات را ترجمه کند.
بچه ها به طور خودکار صحبت می کردند زیرا همه چیز را به کُره ای یاد می گرفتند. آنها خودشان را در زبان کُره ای غرق می کردند. همین طور مکالمات محاوره ای روز و نحوه ارتباط برقرار کردن به صورت طبیعی، مهارتهای پیشرفته لیسنینگ و تلفظ را از افراد بومی زبان یاد می گرفتند.
حمید همیشه قبل از صحبت کردن فکر می کرد و تردید داشت زیرا همه چیز را به زبان فارسی یاد می گرفت. او نمی توانست به طور خودکار جمله سازی کند زیرا به یادگیری لیست های لغت و گرامر مشغول بود. او نمی توانست به صورت محاوره ای و طبیعی صحبت کند، زیرا فقط به یادگیری زبان رسمی کُره ای از طریق کتابهای زبان کُره ای مشغول بود. و این کتابها عملا به او کمکی برای درک صحبت سریع بومی زبان ها و یادگیری تلفظ طبیعی نمی کرد.
باید بگویم متدهای یادگیری سنتی فقط مسیر شما را طولانی تر می کنند. این روشها به شما کمک می کنند تا مهارتهای خواندن و نوشتن را فرا بگیرید اما ناقصند زیرا روش آموزش آنها بسیار کند بوده و نمی توانند شما را برای مکالمات واقعی آماده کنند.
این سیستم ها غیر از این که نمی توانند مهارتها و دانش مورد نیاز را برای داشتن یک مکالمه روان به زبان آموز ارایه کنند، از همان اولین درس عادتهای مخربی در فراگیر ایجاد می کنند که این عادات مانع بزرگی برای روان صحبت کردن می شوند…





:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 دی 1397 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: